انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی

انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی : هزینه یابی سربار کارخانه با هزینه های مواد مستقیم و کار مستقیم متفاوت می باشد زیرا کل هزینه های سربار کارخانه ممکن است تا پایان دورة حسابداری صنعتی مشخص نگردد.
به علاوه امکان این که بعضی از هزینه های سربار کارخانه ماه به ماه به طور قابل ملاحظه ای تغییر نماید ، می باشد. مانند تعمیر ماشین آلات که ممکن است هر دو ماه یک بار صورت گیرد. بنابر این استفاده از سربار واقعی کارخانه موجب تغییر قیمت تمام شده یک واحد محصول در هر ماه می گردد.
جهت تعیین به موقع اطلاعات مربوط به هزینه یابی محصول و به حداقل رساندن تغییرات هزینه های سربار کارخانه از نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه استفاده می نمایند. بدین منظور باید در ابتدای دورة مالی نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه محاسبه می شود. هنگام محاسبه قیمت تمام شده محصولات تولید شده از این نرخ از پیش تعیین شده جهت تخصیص سربار کارخانه به دوایر و سفارشات استفاده می گردد.
در هزینه یابی سربار کارخانه در حسابداری صنعتی ؛ نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه بر اساس دو عامل زیر تعیین می گردد : 1-برآورد سطح تولید 2-برآورد هزینه های سربار کارخانه
برآورد سطح تولید (در توضیح انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی) :
برآورد سطح تولید برای دورة مالی بعد بر اساس یکی از ظرفیت های زیر صورت می گیرد :
ظرفیت ایده آل ( تئوری ) :
حداکثر تولید یک دایره یا یک کارخانه را بدون در نظر گرفتن عوامل محدود کننده ای مانند کمی مقدار فروش ، خرابی ماشین آلات ، تعمیرات و تعطیلات را ظرفیت تئوری یا ایده آل گویند. در این سطح ظرفیت ، فرض بر این است که تولید 24 ساعت در روز ، هفت روز در هفته و 52 هفته در سال صورت می گیرد. ( صد در صد ظرفیت کارخانه )
ظرفیت عملی (در توضیح انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی) :
ظرفیت عملی ، واقعی تر از ظرفیت تئوری است زیرا در این سطح ، ظرفیت عوامل محدود کننده ای مانند خرابی ماشین آلات ، تعمیرات و تعطیلات در نظر گرفته می شود. در ظرفیت عملی ، کمی مقدار فروش در نظر گرفته نمی شود. رفیت عملی نشان گر حداکثر سطح تولید یک کارخانه یا یک دایره به طور موثر می باشد. اصولاً در کارخانه جات مختلف ، ظرفیت عملی 75 تا 85 درصد ظرفیت تئوری می باشد.
ظرفیت نرمال ( عادی ) (در توضیح انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی):
میانگین تولید سالیانه ای که بتواند جواب گوی تقاضای بازار برای دوره زمانی چند ساله باشد ، ظرفیت نرمال گویند. معمولاً دوره زمانی 5 ساله در نظر گرفته می شود تا بتوان نوسانات دوره ای تقاضای بازار را هماهنگ نمود. هر چند ظرفیت نرمال ممکن است با ظرفیت عملی یکسان باشد ولی با توجه به پیش بینی سطح فروش ، احتمالاً کمتر از ظرفیت عملی خواهد بود.
اگر فرض کنیم ظرفیت تئوری کارخانه ای 125.000 واحد محصول و ظرفیت عملی آن 100.000 واحد در سال باشد و پیش بینی شود که در پنج سال آینده بتوان بر اساس تقاضای بازار از سال اول الی سال پنجم به ترتیب70.000 ، 80.000 ، 90.000 ، 100.000 و 100.000 واحد محصول تولید نمود ، در این صورت ظرفیت نرمال ( میانگین تولید مورد انتظار ) کارخانه به قرار زیر می باشد :
ظرفیت نرمال = 5 / ( 100.000 + 100.000 + 90.000 + 80.000 + 70.000 )
ظرفیت واقعی مورد انتظار :
مقدار تولید پیش بینی شده برای سال بعد را ظرفیت واقعی مورد انتظار نامند. ظرفیت واقعی مورد انتظار می تواند بیشتر ، مساوی یا کمتر از ظرفیت نرمال باشد.
ظرفیت بلا استفاده و ظرفیت اضافی (در توضیح انواع ظرفیت در حسابداری صنعتی):
در تعیین نرخ از پیش تعیین شدة سربار کارخانه ، باید تفاوت بین ظرفیت بلا استفاده و ظرفیت اضافی را بدانیم. ظرفیت بلا استفاده در اثر عدم استفاده موقت از تسهیلات کارخانه به علت کاهش تقاضا برای محصول یک واحد تجاری به وجود می آید ، در صورتی که ظرفیت اضافی مربوط به آن قسمت از تسهیلات کارخانه می باشد که مورد استفاده قرار نگرفته و لازم نیستند.
صرفاً عدم استفاده از تسهیلات کارخانه نمی تواند بیانگر ظرفیت بلا استفاده باشد بلکه ممکن است دارای ظرفیت اضافی باشیم. مدیریت شرکتی ممکن است تسهیلات تولیدی بزرگ تر از آنچه مورد نیاز بوده ، خریداری کرده باشد که این موضوع نشان گر ظرفیت اضافی می باشد.
با سلام.
منظور از ظرفیت اسمی که معمولا در صورت های مالی حسابرسی شده شرکت ها افشا می شود، ظرفیت اسمی است یا عملی؟